در یکی از روستاها، محل اسکان ما حسینیه بود و امکانات هم کم بود. هنگام تجهیز آشپزخانه دنبال وسایل بدردبخور می گشتیم. یکی از بچه ها یه جعبه دراز چوبی آورد و گفت این برای چیدن وسایل آشپزخانه خوبه هم بزرگه هم قسمت بندی داره. ما هم محل اسکان رو مرتب کردیم و همه وسایل رو چیدیم و مخصوصا همون جعبه بزرگ چوبی هم پراز وسایل خوراکی آشپزخانه شد.
خلاصه فردای همون شب دهیار اومد و بعد از احوالپرسی و.. گفت :
ما یه تابوت چوبی داشتیم تو حسینیه، شما ندیدید؟!
در حالی که داشتیم به همدیگه نگاه می کردیم و پرس و جو می کردیم، ناگهان ذهنم رفت سمت همون باکس بزرگ چوبی!!
بله … حدسم درست بود! اون جعبه بزرگ چوبی ، تابوت اموات روستا بود!
جالبتر اینکه ما وسایل خوراکی آشپزخانه رو توش چیده بودیم!!!!